یه قصه دارم
یه قصه دارم برات
یه قصه دارم
که توش پیچیده صدات
صدای خنده هات
هاها
اگه جهان ما
شبیه قصه های کودکی نشد
اگر که سرنوشت
با دعای مادران یکی نشد
تو ماه باش
نور و هدیه کن به باغ شب
تو مهر باش
خنده ها رو هدیه کن به لب
تو کوه باش
پشت دشت های گل بمان
تو صبر باش
شعر انتظار را بخوان
همه واژه ها رو فراموش کن
به آوای ناب زمین گوش کن
به تقسیم این خاک پایان بده
تمامی مرزا رو آغوش کن
یه قصه دارم
یه قصه دارم برات
یه قصه دارم
که توش پیچیده صدات
صدای خنده هات
هاها
اگه گذشته ها
به های های گریه ها گذشت
اگه زمین ما
به دور عاشقانه ها نگشت
تو باد باش
برگ ها رو پر ترانه کن
تو عشق باش
قلب ها رو جاودانه کند
تو ابر باش
رودها رو روسپید کن
تو صلح باش
چشم ها رو پر امید کن
همه واژه ها رو فراموش کن
به آوای ناب زمین گوش کن
به تقسیم این خاک پایان بده
تمامی مرزا رو آغوش کن